به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ساختار محور مقاومت، چون فرد محور و دولتمحور نیست، پس از فقدان سوریه با اختلال متوقف کننده مسیر مواجه نمیشود. مدل مقاومت همیشه اینگونه بوده که، چون رودی در مسیر دریا همیشه راه خود را با وجود همه سنگاندازیها پیدا خواهد کرد. این ادعا خالی از مستند نیست، بلکه ادامه راه مقاومت در یمن پس از حملات ائتلاف غربیها و محاصره همه جانبه دلیل حرف ماست.
روزنامه کیهان صفحه اول خود را با این تیتر آغاز کرد: روزهای سیاه سوریه از غارت و ناامنی تا اشغال مناطق جنوبی
با تسلط تروریستهای چندملیتی بر سوریه-که قطعا با حمایتهای پیدا و پنهان آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و دیگرانی - که به سرعت برق اتفاق افتاد- شاید بتوان گفت که، تاریکی وحشتناکی طلوع کرده است.
چنانکه سقوط «معمر قذافی» لیبی را نجات نداد، بلکه از چاهِ دیکتاتوریِ قذافی به چاهِ هرج و مرج انداخت، نمیتوان آینده چندان روشنتری را برای سوریه متصور شد. وقتی بیش از 30 گروه با ایدئولوژیهای مختلف و چه بسا متضاد ذیلِ کسوتِ کذاییِ «اپوزیسیون» برای «آزادی سوریه» اقدام کردهاند، میتوان منتظر بود خیلی زود اختلافات درونی اینها بالا بگیرد و سوریه را جنگ تمام عیار داخلی فراگیرد؛ بگذریم از اینکه تا همین حالا هم شواهدی از این اختلافات عیان شده است.
این گروهها که بسیاری از اعضایشان بیشتر به «انسانهای بدوی» شبیه هستند تا «معترضینِ مدنی»، تا همین حالا نیز هرج و مرج اساسی در سوریه به راه انداختهاند، از تاراج اماکن مقدس، بانکها، اماکن دولتی و
سفارتخانهها تا....
به هر حال، گروه تروریستی «هیئت تحریر الشام»، به سرکردگیِ «محمد الجولانی»، سالها پس از سرکوب شدنهای متعدد و پس از تحولات منطقهای و بینالمللی بزرگی چون همهگیریِ کرونا، جنگ اوکراین، طوفانالاقصی، آتشبس در جنوب لبنان و... به صحنه حوادث منطقهای بازگردانده شد و بلوایی را از روز چهارشنبه (7 آذر 1403) در شمال سوریه آغاز کرد و بالاخره روز یکشنبه (18 آذر) کنترل دمشق، پایتخت سوریه، را در دست گرفت.
در ادامه وطن امروز نوشت: فتح یا فاتحه؟
طی 2 هفته اخیر در پی پیشروی تروریستهای تکفیری در مقابل ارتش بیعمل سوریه و به دنبال سقوط دومینووار شهرهای سوریه در برابر گروههای مسلح متعدد تکفیری و تروریستی، تصاویری از آزادسازی بیحساب و کتاب زندانیان از زندانها در شهرهای مختلف سوریه مانند حلب، حماه، حمص و در نهایت دمشق در فضای مجازی منتشر شد.
گروههای تکفیری و تروریستی و مسلحان سوریه با آزادی بدون حساب و کتاب و گسترده زندانیان از زندانهای سوریه خطراتی را برای آینده این کشور رقم میزنند که با وعدههای آنها درباره برقراری حکومت، نظم و امنیت در این کشور در تناقض است؛ خطراتی همچون رونق گرفتن گروههای تکفیری و ارهابی که تا چند سال پیش سوریه را به بهشت تروریستهای جهان تبدیل کرده بودند.
ایران تیتر اصلی خود را اینگونه نوشت: ریلگذاری در امیرآباد
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهوری روز گذشته در همنشینی با مدیران سازمان انرژی اتمی نگاهی را که دولت چهاردهم در ریلگذاری سیاست خارجی مبنا قرار داده است، مورد توجه قرار داد و تصریح کرد که «اهل مذاکره و گفتوگو هستیم اما باج نمیدهیم»؛
نگاهی آشتیجویانه که پیشتر مسعود پزشکیان بهعنوان نماینده منتخب ایران پس از اعلام آن در معرض پرسشهای پرشماری قرار گرفته و به شفاف کردن معنا و مفهوم کلیدواژه پرتکرار خود در این سیاست اعلامی یعنی «وفاق و صلح با جهان ملزم شده بود؛
اینکه مذاکرات پیوندخورده با برنامه هستهای ایران و رفع تحریمها در دولت پزشکیان بر پایه اصول بنیادین «عزت، حکمت و مصلحت» چگونه پیش خواهد رفت؟ آیا مصلحتاندیشی تازه او در این عرصه پرفراز و فرود به معنای دوستان و متحدان جدید است؟ اساساً تکلیف پروندههای قدیمی و گفتوگوهای نیمهتمام چه خواهد شد؟ و دستآخر اینکه ایران در دوران او به کدامسو میرود؟
رسالت امروز خود را اینگونه آغاز کرد: طبابت با اعمال شاقه!
سنگینی هزینههای سلامت روی دوش مردم و اینکه تورم در حوزه سلامت دست کمی از تورم عادی در جامعه ندارد، واقعیتی تلخ و غیرقابل انکار است. بر همین اساس صنف پزشکان بهوضعیت موجود معترض اند و گاه برای واقعی کردن مزد خود، بیماران را به صورت آزاد ویزیت و یا هزینههای نامتعارف دریافت می کنند. طبیعتا در چنین شرایطی سهم پرداخت از جیب بیمار افزایش می یابد.
به عبارت دیگر بیمهها پای کار نیستند و جراحان هم تصور میکنند تعرفههایشان به اندازه کافی نیست، بنابراین مبالغ گزافی مطالبه و برای اطمینان خاطر بیشتر از بیمار میخواهند این مبالغ را به حساب منشی یا یکی از اقوام و نزدیکانشان واریز کنند. این در حالی است که هر پرداختی خارج از حسابداری بیمارستان، تخلف است!
نظام سلامت با توجه به جایگاه خاص و ویژهای که دارد، همواره در معرض بروز مشکلات و مسائل پیچیدهای قرار دارد که البته در تمام نظامهای سلامت جهان به شکلهای مختلف مشاهده میشود. مهمترین دلیل هم این است که نظام سلامت با سلامت افراد در ارتباط است و در نتیجه حساسیت بالایی دارد، اما این روزها بیش از گذشته خبرهایی به گوش می رسد که برخی پزشکان به دنبال اهدافی مبتنی بر سودجویی شخصی هستند.
خراسان امروز را این طور شروع کرد: بازی ترکیبی بایدن-نتانیاهو
یک شنبه ای که گذشت کمتر کسی بود که از پیشروی تحریرالشام و سقوط دولت بشار اسد بیاطلاع باشد. موضوعی که نهتنها سوریه و منطقه غرب آسیا، بلکه تمام مناسبات بینالمللی را حتی تا اروپا و آمریکا، متأثر میکند. اما همزمان با این رویداد مهم و تکاندهنده، خبر دیگری به گوش میرسید که اهمیت آن، هم پای اهمیت سقوط دولت اسد بود.
همزمان با اشغال منطقه حائل در «جولان» توسط صهیونیستها ،حملات هوایی آمریکا به سوریه نیز شدت گرفته است.سنتکام خبر داد که آمریکا بیش از ۷۵ نقطه در سوریه را هدف قرار داده است.هرچندآمریکا ادعا میکند این حملات هوایی به اردوگاهها و عوامل داعش در مرکز سوریه انجام شده است.
ازسوی دیگر تاکنون ارتش رژیم صهیونیستی ۱۲ کیلومتر در خاک سوریه پیشروی زمینی داشته، خاک سوریه را اشغال کرده و در آسمان نیز بدون دفاع به حملات مستمر هوایی می پردازد.اشغال سوریه توسط ارتش رژیم صهیونیستی نیز به سال ۱۹۶۷ بازمیگردد.
بعد از جنگ میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی در این سال که به «جنگ ششروزه» شناخته میشود؛ رژیم صهیونیستی منطقهای هممرز با سوریه به نام «بلندیهای جولان» را اشغال کرد.فاصله جولان تا دمشق، حدود ۶۰ کیلومتر است؛ بهگونهای که از بالای بلندیهای این منطقه، میتوان پایتخت سوریه را بهراحتی رصد کرد. از آن زمان تاکنون، اسرائیل از منطقه جولان برای رصد نظامی-امنیتی سوریه و حتی فراتر از آن، استفاده میکند.
جوان نوشت: مقاومت راهها را باز میکند
«آیا اگر محمد (ص) بمیرد یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟» یک آرمان قدرتمند که در جانها ریشه دوانده است، بر این چنین مبنایی استوار است که در قالب یک استفهامانکاری در قرآن مجید بیان شده است و مرگ و کشته شدن رهبر آن، پیروان را به عقب برنمیگرداند. زمان نزول این آیه هم جنگ احد است که مسلمین در برابر کفار شکست خوردهاند، شکستهایی که قرار نیست و نباید راه را بر حرکت عمیق آن آرمان ببندد.
سرنوشت مقاومت چه میشود؛ این اصلیترین سؤالی است که در هفتهها و ماههای اخیر در ذهن ملتهای منطقه و از جمله ملت ایران وجود داشته و با هر حادثهای، جدیتر و شاید با امیدواری کمتر پرسیده میشود. با سقوط دولت سوریه این سؤال پررنگتر هم شد. چه آنکه سوریه، هم خود یکی از اضلاع محور مقاومت بود و هم آنکه از قدیم راه اتصال ایران و حزبالله لبنان به عنوان دو عضو اصلی محور مقاومت به شمار میرفته است.
جام جم نوشت: تیغ صهیون بر تن دمشق خسته
بمباران گسترده زیرساختها و تأسیسات نظامی سوریه توسط رژیم اشغالگر قدس، نقطه آشکارساز بازی خطرناک مشترک واشنگتن و تلآویو در قبال امنیت این کشور است. نیروی هوایی رژیم اشغالگر قدس طی ۲۴ ساعت اخیر، بیش از ۲۰۰ حمله به مواضع ارتش سوریه انجام داده است.
پنتاگون نیز مدعی شده که طی ساعتهای گذشته، ۷۵ هدف داعش در پنج نقطه گوناگون در صحرای سوریه را هدف قرار داده است! با این حال بر همگان مسجل است که نقطه مشترک این دو عملیات (از سوی واشنگتن و تلآویو)، هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی و امنیتی در سوریه است.
به صورت مشخص، نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس دستور حمله به جنوب سوریه را صادر کرده است. اشغالگران صهیونیست، برخی شهرهای قنیطره را به اشغال خود درآوردهاند. طبق اخبار موثق، ادوات نظامی و تانکهای رژیمصهیونیستی به عمق خاک سوریه در قنیطره در جنوب سوریه رخنه کردهاند؛ اقدامی که نقض مسلم قوانین بینالمللی وحق سرزمینی سوریه (فارغ ازاستقرارهردولت و حکومتی در این کشور) است.
در ادامه همشهری نوشت: باخت در جنگ روانی
«چرا دولت بشار اسد به این سرعت سقوط کرد؟»؛ این سؤالی است که با وجود گذشت 3روز از تصرف دمشق ازسوی معارضان مسلح، همچنان در کانون توجه تحلیلگران و همچنین افکارعمومی قرار دارد؛ سؤالی که کلید پاسخ به آن در فهم رویکردها و راهبردهای دشمن در «جنگ شناختی» نهفتهاست.
ارتش سوریه در حالی بدون مقاومت تسلیم شورشیان مسلح شد که بررسی روند تحولات طی روزهای اخیر و در فاصله سقوط حلب تا ورود معارضان به دمشق، بیش از هر چیز نشاندهنده تأثیرگذاری عمیق حربههای جنگ شناختی بر ساختار و بدنه ارتش این کشور است؛ موضوعی که سبب شد نظامیان سوری به این تحلیل برسند که مقاومت بیفایده است و باید تسلیم شورشیان شد.
تأثیر بیبدیل «جنگ شناختی» بر تحولات اخیر سوریه در شرایطی است که بهنظر میرسد معارضان در حال پیادهسازی نسخههای صهیونیستی هستند؛ راهبردهایی که طی ماههای اخیر و در جریان تحولات در غزه و لبنان بارها شاهد بهکارگیری آنها ازسوی تلآویو بودهایم.
نتیجهگرفتن دشمن از نسخه «جنگ شناختی» در سوریه در شرایطی است که محور عبری-غربی طی سالهای اخیر با تمرکز ویژهای مشغول پیادهسازی الگوها و راهبردهای جنگ شناختی در ایران بودهاست و حوادث سال1401 و آبان1398 را باید گوشهای از طراحیهای انجامشده در این زمینه بهحساب آورد که ضرورت هوشیاری در برابر چنین جنگی را دوچندان میکند.
در پایان فرهیختگان تیتر اصلی خود را این گونه نوشت: ریش و قیچی جولانی دست کیست؟
همه عمرش در گروههای تروریستی فعالیت کرده است، او را رهبری عملگرا اما رادیکالیست میخوانند که بخش زیادی از شهرتش به خاطر رهبری گروه جبهه النصره است، زمانی که قرار بر این شد جبهه النصره در داعش ادغام شود با ابوبکر البغدادی به اختلاف خورد، از این گروه تروریستی فاصله گرفت و نخواست دیگر زیر بلیت رهبر داعش باشد.
ارتباطش با رسانهها، در مقایسه با دیگر گروههای مخالف در سوریه چندان بد نبود، بعد از اینکه نام جبهه النصره در میان گروههایی که به کنفرانس ریاض 2015 دعوت شدند، نبود با الجزیره مصاحبه کرد؛ البته تصویرش تقریباً ناواضح بود. حالا اما احمد الجولانی یا همان احمد الشرع با چهرهای بهروزرسانیشده، با محاسنی کوتاه و لباسی غیرنظامی مقابل رسانهها ظاهر شد.
او آلیاژی از القاعده و داعش و النصره است، با این تفاوت که رسانه را یاد گرفته است. با سیانان مصاحبه کرد و پیامی خطاب به نخستوزیر عراق منتشر کرد تا مخالفان بعد از رفتن بشار اسد، او را قهرمان نشان دهند و برایش داستانسرایی کنند. این تصویری از ریبرند فردی بود که تمام جوانیاش به جز زمانی که دانشجوی پزشکی بوده است، در گروههای تروریستی گذشته است.
گزارشی از امیر کریمی